بعد از مدت ها دیدمش!
دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن
خودمو کنترل کردم و فقط لبخندی زدم
تو دلم گریه کردم و در گوشش گفتم:
بی معرفت!
دستای من تغییر نکرده
دستات به دستای اون عادت کرده...
خوبم …!
باور کنید …؛
اشک ها را ریخته ام …
غصه ها را خورده ام …؛
نبودن ها را شمرده ام …؛
این روزها که می گذرد …
خالی ام …؛
خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …؛
و حتی از عشق …!
خالی ام از احساس …
♥ اون پنجره ی تبلیغات رو ببند !
♥ خصوصی یا عمومی فرق نداره ، نظر بده
♥ جون من آدرس وبت یادت نره
♥ کپی کن فدای سرت
♥ معرفت داشته باش سر بزن
♥ مخاطب خاص هم ندارم اینقدر نپرسید ! خخخخخ
♥بهت خوش بگذره
♥نظر یادت نره
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ღبــــــــارونღو آدرس barooon.1997.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.